ارنج منتوائی
آرات هاشمی
ووکالیست
آرمین برمایه
فیت
مهرات هاشمی
ازیزه گم صفر سلام
دیری و من خنیدن تو
های های
فکرم براز رنگی تو
وای وای
یه روز فهمید من و تو کی بی من
یه صدرم و علای تو چند
وای وای
وای وای
گوله گم
وای وای
دوستم جمعه تو بکنم ولی شرمندم خواهد درده
راستی چه خواهد و او دوست پسر خوشگرده
جورم من نازد کیشه یا یه سر دیدن و سرد
هر سب برانه بینم و سرم کم بکشترم
اول روشدی من تو درده سبی و از مهدی ای بخوده دست کنم
اول چون نسیده بیا دقیقا که دایی بیا روی آی هر دقیقا
مرچ تو وقتی منو گوش کردم حتی رفیقیلم فراموش کردم
جمعه خالی بود ولی تو ورچ وقتی قدائش کردم ورده هاورده
نزدنستم تو دیری دنسی هم که اش آشقه دم مزخره هم که
نزدنستم بشت بازیه ادو اتفاق سحنه سازیه
تا تو پشی سفلاتیری که دمون قصه که قصه اوگری
هیفا خدا به تو آمرگده به مردن لیاقت ویگ تو نهیره
خب بکنید بره از رنگی تو وای وای
یه روز فهمید مما تو کی بیمم
یه صدرم ولای توچم وای وای
وای وای
گولگم وای وای
۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰