من که می دانم شبیه امرم به پایان می رسم
طوبت خاموشی من
سهل و آسان می رسم
من که می دانم که تو
سرگرم بزنه هستیم
مرگ ویران گرچه بیره
موشطا با می رسم
پس چرا
آشق نباشم
پس چرا
آشق نباشم
من که می دانم به دنیا
اعتباری نیست نیست
مرگ و آدمی
قول و قراری نیست نیست
من که می دانم عجل
نوخانده و بی دادگرم
سرزده می آید و راه
فراهی نیست نیست
پس چرا
آشق نباشم
پس چرا
آشق نباشم
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật
Đang Cập Nhật