من توفنگی شدم روبه نبودم حایت
روبه یک پنجر در جمعیت تنهایت
فکر کردم که خودم را به تو نزدیک کنم
بی هوا بین دو عبروی تو شلیک کنم شلیک کنم
خنده های تو مرا باز از این فاصل کشت
قهمه دوری تو قلب مرا بیگل کشت
مرج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
حسم از سردی این بیخبری فرق نکرد
خنده های تو مرا باز از این فاصل کشت
قهمه دوری تو قلب مرا بیگل کشت
مرج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
حسم از سردی این بیخبری فرق نکرد
مرج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
حسم از سردی این بیخبری فرق نکرد
مرج موهای بلند تو مرا غرق نکرد
از دلم دور شدی فکر تو آمد به سرم
خواب میبینمت از خواب نباید بپرم
خواب پرواز تو با نام یخیسی در مشت
تو نباشی قمعین از مرا خواد کشت
عصر توخی که بجز خاطری قرمز نیست
عصر توخی که بجز ترس خداحافظ نیست
یک دراهیست که از گریه به دریا برسم
به تو تنها برسم یا به تو تنها برسم
خنده های تو مرا باز از این فاصل کشت
قهر نه دوری تو قلب مرا بیگل کشت
موجه موهای بلند تو مرا غر نکرد
حسم از سردی این بیخبری فرق نکرد
خنده های تو مرا باز از این فاصل کشت
قهر نه دوری تو قلب مرا بیگل کشت
موجه موهای بلند تو مرا غر نکرد
حسم از سردی این بیخبری فرق نکرد
PYM JBZ