PYM JBZ
این شروع ما جرا شد
دنیا پا پیچه منه
بی سر و پا شد
تو ببخش که سر نوشت
یه روز خوش برام نذاشته
تو ببخش قرار بود آخرش
شبیه قصه هاشه
آخه قربتون جاییه که
مسیرمون جداشه
خوابم بود
سیلومت هم اومده
خوشیم و باقم بود
یه شب تموم جوونه های بابم مرد
باز نگام از اون نگاه لنطی
رو دست خوابت برد
کاش بیدار بودی تو حالو رو
کاش بیدار بودی تو حالو رو دست خوابت برد
جوزم و می دیدی
اولای زندگی از آخرش
ترسیدی
من صدا تدم ولی صدای گریه خوامو
تو نشنیدی
ببخش
یه مشق اشتباه بودن
که رفت
ببخش
یه عشق بی وفا بودم
که رفت
وستد یه رد به پا بودم
که رفت
ببخش
یه بغزه بی صدا بودم
که رفت
ببخش
بی رای مودی را بودم
که رفت
یه تیک از خدا بودم
که رفت
وستد یه رد به پا بودم