ĐĂNG NHẬP BẰNG MÃ QR Sử dụng ứng dụng NCT để quét mã QR Hướng dẫn quét mã
HOẶC Đăng nhập bằng mật khẩu
Vui lòng chọn “Xác nhận” trên ứng dụng NCT của bạn để hoàn thành việc đăng nhập
  • 1. Mở ứng dụng NCT
  • 2. Đăng nhập tài khoản NCT
  • 3. Chọn biểu tượng mã QR ở phía trên góc phải
  • 4. Tiến hành quét mã QR
Tiếp tục đăng nhập bằng mã QR
*Bạn đang ở web phiên bản desktop. Quay lại phiên bản dành cho mobilex

Omid

-

Đang Cập Nhật

Tự động chuyển bài
Vui lòng đăng nhập trước khi thêm vào playlist!
Thêm bài hát vào playlist thành công

Thêm bài hát này vào danh sách Playlist

Bài hát omid do ca sĩ thuộc thể loại The Loai Khac. Tìm loi bai hat omid - ngay trên Nhaccuatui. Nghe bài hát Omid chất lượng cao 320 kbps lossless miễn phí.
Ca khúc Omid do ca sĩ Đang Cập Nhật thể hiện, thuộc thể loại Thể Loại Khác. Các bạn có thể nghe, download (tải nhạc) bài hát omid mp3, playlist/album, MV/Video omid miễn phí tại NhacCuaTui.com.

Lời bài hát: Omid

Lời đăng bởi: 86_15635588878_1671185229650

PYM JBZ
سلیب سفید توی آسمون
کلیسای سینم شده معمنش
از اجداد بازمانده دورگرد
تنم هجره ساکت شیونش
ازاران کلومتر رو پر میزنه
که پرپر نشه آلبوم خاطرات
میاد با سکوتی پر از لحن درد
به اثبات احساسی واضحات
میاد تا تمنای سیب از بهشت
میاد تا به سر شون خم لمس تن
روشونش یک کوه بلند از غمه
تو سینش غزال زریف خوتن
میاد تو شبه لحجه ی عاشقی
میاد بحت و حیرت به ماسب به دل
میاد تا به تعبیر کابوس من
قدم رنج روخا به شهر خجل
میاد بشکنه مرز دلتنگی و
گذرنامه مرگ و باطل کنه
سرم گیج موج پرش تا عبد
میاد پازله
میاد مرز دلتنگی و
عشق و کامل کنه
فریدون کنار دلم شاهده
یه چند وقتی داره تنها میاد
میاد خاطرات و ورق میزنه
همین که میاد
بوی دریا میاد
میدونه بیدونه بیدونه
ميشین رو خونی قلب من
تو مقزم پر از حرف و پچ پچ میشه
تو صندوق سربسته که که نمون
پر از شاپرک ها بوهچ هچ میشه
تو مقزم دوباره خودم متهم
تو پشواک پرهای برفی فقان
پر از تازیانم تو سلول شب sagteانا و از تازیانا بره فقان

وجودم شبیه به آتش فشان
مدارم دوچار تشنط شده
پر از ظرفه های مشبک شدم
میاد آدم شعر هوا بشه
منم لاجرم شکل لکلک شدم
میگن آرزوش و گرفتن ازش
شنیدم از آداره حالش بده
میدونم نمیخواد که باور کنه
میاد وا به چنگال ماتم نده
به پشوا که مویش نفس تنگ شه
تنم نبش تابوت احساسمو
تو پس کوچه ها باز گدائی کنم
جهان لخت هر روزه ی کاسمو
دقیقا میذاره تو پاییز میاد
همون فصلی که حال من بدتره
دقیقا تو آبان دلتنگیام
که چشمم فقط آب رو میبره
دقیقا تو پاییز دلواپسی
دقیقا تو حسر شب انجماد
به وقتی که دستای من یخ زده
میذاره دقیقا تو سرما میاد
دقیقا تو فصلی که ماهی به تور
تو شبهای سیلابی انهدام
سرنگشت بارون رو قلب منه
زمانی که عبرا پی انتقام
به مرگ پلیکانی که تو سفر
به پرتاب سنگی که از سرخوشی
به چشم انتظاری به تاری به مه
منو شوخی شوخی داریم

می کشی
یه سیبری سکوت از دلش تا دلم
به پهدای پرواز بالش جنون
به دریاه به خشکی به جنگل غسم
دل هر دومون از جهان خون خون
یکی آخرین گونه از آسمون
یکی همزمینی ترین رازقی
دوتا زخمی از هرچی بیرحمی
دوتا گونه ی نادر از آشقی
دوتا واجگون تو سراشی به عشق
دو کشتی دو سکان دو بینا خدا
دو راهی تمرگید رو فال ما
دوتا تره مبهم از اون ابتدا
کدوم جمله می تونه وزفش کنه
چه تشبیهی مشروع حالش بشه
خیال کن که موهای خوش اطرافی
روی یار پس از کشتنش
نرم بالش بشه
خیال کن سپید پر آرزو
شده بالش نرم خوابه ی مرد
تو امید دلتنگ این اتفاق
نمیری به قاتل تو جنگ و نبرد
میشینی تماشای لنج چشات
تو امان عشقات فروتر بره
میشینی به تکرار اعراض
اعدام ما
که هقه هق روی گونهات سر بره
نمیشه نجوم به رگ قیرتت
تو این لحظه باید پر از خشم شی
او پال دلت زندگی هم شبق
یه سرنیزه محکم از یشم شی
دلت پود بغز و چشات تار عشق
تو هر لحظه تندیس یز انتقام
به قرآن قسم که به سهرم
خودم به تشبیه تنهای آشم بجام
میتونی تصور کنی حالمو
میتونی به فهمی چی تو قلبمه
یه وقتا یه درنای عاشق شده
دقیقا مثال خود آدمه
خیال کن جهان خالی از آدمو
تو تنها کسی باشید
خیال کن که زندهی
خیال کن که سگمست زهرال کلی
یه ماشین تو تنهایی رانندهی
خیال کن هوا برف و بوران زده است
فضا سرد تاریکی مطلقه
همون خاطرات و همون جاده ها
دل توی خونا به مستقرقه
خیال کن که خرجی ندار خیال
خیال کن که درد دلم آریه است
بشین جای درنای قلبم ببین
چه زخم امیغی تو این غافی است
یه تونل به طول یه خواب امیق
که دستام تو دستات شناور بشه
که تابوسه های شبهوار من
یه سرباز عاشق دلاور بشه
و عشقی که هرگز مدرسه
و دارانه کرد
و سلول به سلول به تاراج رفت
دلم ویده مجنون سرم شور شمس
و لیلی پیه سایه کاج رفت
چقدر مولوی جامعه از هم دارید
دلش مصنوی داغ عشقش اصل
چه بی پرده مستر شب از جور شمس
و شیدای شمس
هر قزل تا قزل
نباید از احبال من دور شی
تو ای که تو غمهای قلبت گمی
خیال کن که این آخرین فرصته
واسه درک موهای جوگندومی
خیال کن بکوبی در خونتو
تو تنها ترین شخص بی تب سره
خیال کن بکوبی در خونتو
ببینی اجل پشتته
و این در به بسته در آخره
تصور بکن ماهی قرمزی
و تور شکارچی به دور تنت
یه تنگ بلوری بشه خونتو
جدا از قبیلت تا جون کندنت
تصور بکن آخرین گونهی
نمی فهم حرف تو رو هیچ کسی
و تیغ جهان هم پس گردنت
تا چند لحظه دیگه
چقدر بی کسی
به داقه دل موند دور از عزیز
به فواره خون در هجله ها
به پنشمبه های عزیزت قسم
به پاییز
به طول شب چله ها
به توسی ترین حالت قرنیت
به صادق ترین صبح
به پدر مردمک
به پنهانترین جمله در شعر من
به ترنه
به کرکی
عزیزم
کمک
از این شمعه در حالت زب شدن
هنوزم یه نیمه دیگه باقیه
هنوزم نفس دست و پا میزنه
درست شکسته پر از داقیه
تو شومینه یه سرخیه
این سینه چاک
هنوز داق شعل نفس می کشه
تو رو جان درنای تنهای من
بدم در منی که پر از آتشه
هنوزم میتونم که از سیبری تا
فریدون کنار دلت بپرم
فقط یک نگاه تو واسم بسه
که تحدید مرگ رد بشه از سرم
صدا تا صدا
همقدم با سکوت
نفس تا نفس
مرگ تدریجیه
همونی که میره به قم مبتلاست
همونی که میمونه تو گیجیه
میری تا که مقلوب حالت نشی
نمیدونی رفتن یه جور کشتنه
که رفتن هولوکاست شخصی شده است
که در انحسار حضور زنه
خطر در کمینه جن شاعر است
اینو من نمیگم
مثالش امید
همین گونه اشق در انقراز
تو این شعر کما کن
صداش کن وحید
دلم تونل ترس بی انتها
که بندش بریده به تکثیر کوچ
تو شبهای مسموم این زندگی
دوچار سقوطم تو افراده
و سیگارم و نخ به نخ با دلم
و سیگارم و نخ به نخ با دلم
با آتیشی که زیر خاکستره
یا سیگار داره جونمو میکشه
یا من دود سیگارو تو هنجره
چهل چله افتاده رو چل چله
یکیش نحسی ممتد بخت خواب
یکیش مرگ دستاقه
یکیش خواب راحت تو این تخت خواب
باشون میکشن خاطراتم فقط
جهان یک طرف
یک طرف هم امید
هزار آرزوی به دلمونده هم
شبونه تو خواب
خونمو میمکید
توی کوده تا با خودم هر گروب
که دل زخمی و مرهمم آرزوست
با هر بغزی که میشکنه تو گلوم
از آن باید میکشنم
و نمازی بدون وزوست
تو مزنون به شیدائی دیوونگی
که موندن یا رفتن
دو سرسختنه
دوچاری به برزخ
به سردرگمی
ولی میری چون آخرش رفتنه
میری جایی که مقتل عشقته
میدونی تو این راه شاید کشتشی
و کابوس تنهایی دنبالته
و تنها تویی که توی مشتشی
میدونی ناروب و حالت بده
ولی میری چون دلخوشیت رفتنه
بشین جای گرنای قلبم ببین
چی تو قلب امیدم آبستنه
ازاران شکارچی هدف دارنه
ازاران توفنگ تو کمین پرت
خودت توی برزخ گرفتاری
و نمیفهمه حتی تو رو مادرت
نه مادر نه مادر
نه خوهر نه حتی پدر
برادر که مرده تو آین ما
رفیقی نمونده با این حال بد
و تنها تویی توی آین ها
ازاران نگاه حریص و کسیف
ازار و یکی قلب بی اعتماد
ازاران ازاران ازاران فریب
ازاران قفص تو شب انجماد
همه فکر یک لحظه لذتن
به فکر تملت نگاه
نه دلدادگی
به دنبال فخر و قرور و پزن
نه عشق و نجابت نه همسایگی
با هر تیک تعیید رو هر تاک مو
با تیک تاک ساعت
با تاک تیک مرگ
دل تکهای ترکهای زخم
به رهن میکوب رو سقف تگرگ
و از بخت بد اسمشو تا عبد
تو هر خواهیم
تا به بد خوبی آشو فقط
خطور خطر رو همون مختصات
خمارش خرابش
ولیکن غلط
بازم تشنه یه اون که زخمت زده
عتش دار خاکم
تو آبان ببار
با پرواز امید بیا جان من
که بی تو پر از مینم و انفجار
سدام کن کرا دار دل روشنه
سدام کن منو
قرغ سطماتمم
تو دریا تو خشکی توی آسمون
به چشمت نیومد
هنوزم کمم
سدام کن منو
یه بار جان لا جان این رابطه
بشین خاطراتو مرورش بکن
کجا کم گذاشتم واسط نازنین
اصلا من کنار
این تو این میکروفون
بگو تا جهان حرفتو بشنوه
بگو تا خدا هم قضاوت کنه
یه جرعه از این استکان باقیه
نزار جونم و مرگ قارت کنه
اینا رو نمیگم به سوزونمت
میخوام هستم
از کنی زخم و باست و خون
میخوام واقعا عشق و لمسش کنی
نه احوال ما رو
برو آسمون
نه اصیان بکش مرزو
بالا برو
از اون بالا احوال ما رو ببین
ببین مبتلا میشم
ارشب به درد
ببین چی کشیده دلم نازنین
من از نقش هر نقش بیزارمو
پر از نفرت از معنی فاسقیم
بسلم
به شین جای امید قلبم ببین
نه هنگ خودکشی کرده تو ساحلم
حالم بد شد
مرزو برم
مرزو در اینجا

مرزو در اینجا
مرزو در اینجا
نفس می کشم تو شب فردیت
کجا زندگی زنده بودن کجا
جهان خالی از عشق افثانه ای
و من مملو و زرزر نابجا
نگاهم هریسانه در جست جو
مسررانه لبخند و ختمی زدم
نبودی ندیدی نفهمیدی و
خودم رو به راه خریت زدم
اگه گر گرفتم با کوچه امید
به دنبالت چشم من کو بکو
اگه ساز من سوز دلتنگیه
به تخمای بی جوجه ی آرزو
اگه گربه رخصید با سگ پرسه هام
یا تو آشیونم کلاغا نگم
به روهم اگرچه تجاوز شده
اگه پاچه گیرم کلافم سگم
نه عمدی تو کاره ندوده
نه روز و کلک
نه خواستم نه میخوام که اینجوری شه
یه چیزایی دست خودم نیست گلم
نذار سهم ما قفلت و دوری شه
منم دل تو سینم داره میتپه
منم مثل تو خستم از زندگی
منم مثل امید دلم زخمیه
نه سوزون منو
بست شرمندگی
منم صورتم سرخ باسیلی و
بغایت چراغاه مجبوریم
نکش آخرین مرغ درنامو که
پر از حرف و لبخند مجبوریم
کدوم شب کشیده منو تو خودش
چه مرغی واسم شام آخر شده
تل اسم کی افتاده رو زندگیم
چرا سرنوشتم شناور شده
تو خون خودم دست و پا میزنم
که برگرد تاریخ و رامت بشم
خدا رو ندیدم قسم میدمش
که این دفعه هر شب بکامت بشم
نفس تا نفس طاقتم تاق شد
چه روزا که تا شب دیازپام شدم
خودم غم خورک میشدم واسه من
خودم مرهم عشق و دردام شدم
شبا قد کشیدم تو چشمای خیز
رو خطای کجمع وج دفترم
نشستم زیر سایه ی واجه هام
که شعرام شده سنگر آخرم
میگن وقتی تو مرکز آسمون
یه درنامی چرخه به دور خودش
یا عبری شده وسط آسمون
یا جفتش رو کشتن این واکنش
نه ایچ کس نکشته عزیز منو
یقینا میدونم چقدر سرخوشه
هنوزم توی رابطم با جنون
علامت سوالا منو میکشه
یکم مختصرتر بگم زخمیم
از ابهام شوریدگی ها پرم
تو چارچوب اثبات احوال دل
دارم دلخوشی هامو سر میبرم
گلو صد کارون
صدا زلزله
چشام شرجی بندر چابهار
کف دست من فصل خرماپزون
سرم دود در امتداد قطار
دلم شهربم سال هشتاد و دو
پهم سسترانش شب زیمره
ریم دود آلوده پای تخت
تپش های قلبم که درداوره
چی مونده از این برکه خوش شده؟
سر انجام طلاب هور العظیم
میون دوست لاشه محتضر
یه گاو میشه زندم ولیکن اغیم
رضای دلم پای حال خوشش
به منهای مشکوک من از جهان
به سردرگمی های شاعر کشو
به کسر من از چشم کور جهان
به نشر عراجیف موزون من
به لطف خداوند رنگین کمان
به پروانگی در هیاهوی شهر
به بوم رنگ برگشته از آسمان
به سیگار و ساعت به این دکلمه
به درد ورم کرده خلصوار
به رگهای سبزت و دستت قسم
به این شاعر خسته بیقرار
تمرد نکن کعبه تو سینته
به دریا بزن صد دلباز شه
ازار سهم درنای قلب تو هم
شبیه امید رقص پرواز شه
ازار انتظار سهم اونی که موند
ازار آرزو از دلش بی خبر
ازاران دقیقه نگاهم براه
ازاران دعا هر هزار بی اثر
ازار همسفر از دلم بی خبر
سفر همسفر نه که همدل میخواد
مسیرم درازای عمر منه
دعا میکنم شاید امشب بیاد
من هرگز تذرع نکردم که این لابه
رسمن ستمکاریه
تمنایه چیزه تقلایه چیز
ولی خوب ببین زخم من کاریه
من اون چیزی که باید و گفتم و
به افشاوی دلتنگی برخواستم
نمیشد که سانسور کنم قلبم و
من از اعتبار خودم کاستم
اگه بین مردم یه بیهیسیت
نکو نام عشقم به آینه ده
که در راه عشق تو من هر شدم
تو بیاد من فرض نامحتمل
رسالت به پایان رسیده برات
چه با من چه بی من
به آهنگ دل
دلم کوک قلبت دلت ساز من
که امید نمیمونه هرگز به گل
که پیروز یوز قریب دلم
که من یوز پلنگم امیدم طبم
چه زنده چه مرده تو روح منی
که تعبیر آزادی رو لبم
پاک رو زده
مدتی تند
تنال
فکر شما



از بدن
که به Fleisch
باشم

بپس
که به من
امیدن
لکن
PYM JBZ

Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...
Đang tải...